یارو از ساختمون ده طبقه میفته پایین، همه جمع میشن دورش،
ازش میپرسن: آقا چی شده؟
میگه: والله منم تازه رسیدم!
یارو زمین میخوره، برای اینکه تابلو نشه تا خونه سینه خیز میره!
یارو میخواسته زیردریایی آمریکاییا تو خلیج فارس رو غرق کنه، در میزنه فرار میکنه!
یارو با ماشینش تو برف گیر می کنه زنجیر نداشته سینه می زنه!
به یارو می گن چرا قرصات رو سر وقت نمی خوری ؟ میگه : می خوام میکروبا رو غافل گیر کنم.
میخه میفته تو آب زنگ می زنه در میره!
یارو دستش شکسته بوده ، میره دکتر ، دستشو گچ می گیرن .
یارو از دکتر می پرسه : آقای دکتر! بعد از اینکه گچ دستمو باز کنم
آیا می تونم سنتور بزنم؟ دکتر میگه: البته، حتماً.
یاروووو میگه : چه عالی! چون قبلاً نمی تونستم!
میتونی دویست هزار تومن به من قرض بدی ؟
میدونم که داری ! خواهش می کنم کمکم کن ، به خدا بهت برمیگردونم ….
( التماس غضنفر به یک دستگاه خودپرداز !!! )
سلامتی پسربچه های قدیم که پشت لبشونو با ذغال سیاه میکردن
که شبیه باباشون بشن
نه مثل این امروزیا که ابروهاشونو نازک میکنن
که شبیه مامانشون بشن
عاغای محترمی که ﻭﺳﻂ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﻧﺸﺴﺘﯽ ﻻﺳﺘﯿﮏ ﻣﺎﺷﯿﻨﺖُ ﻋﻮﺽ ﻣﯿﮑﻨﯽ،
ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﺩﯾﻘﻪ ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺍﻭﻥ ﺷﻠﻮﺍﺭﺕ ﺭﻭ ﺑﮑﺶ ﺑﺎﻻ حالمون بد میشه ...