دعوت مودبانه ی بابام از من برای صرف شام
تَن لَشتو از پشت کامپیوتر جمع کن بیا پای سفره پهن شو !!!
.نشستم پای کامپیوتر غرق اینترنت! یهو دیدم مامانم دروباز کرده یه صندلی
دستشه. صندلی گذاشته کنار من نشسته زل زده به صفحه مانیتور!! میگم چیه
مامان؟؟میگه خفه شو دهنتو ببند! تو این چیزا حالیت نمیشه. ندیدی همش
تلویزیون نشون میده میگه فرزندان خود را در دنیای مجازی تنها رها نکنید!!!
دارم کنترلت میکنم معتاد نشی بدبخت!!
مادر مهربونه و به فکره من دارم؟!
با مامانم دعوا کرده بودم بعد نیم ساعت رفتم اشپزخونه بهش گفتم: مامان؟
گفت: جااانم؟ گفتم مامان kiss your hands منو ببخش. یهو برگشت گفت:خفه شو
بیشور...آشغال... حالا کارت به جایی رسیده که به من فحش انگلیسی میدی فکر
میکنی نمیفهمم چی میگی من خودم ختم روزگارم برو گمشو میفرستمت کلاس زبان که
دو کلمه چیز خوب یاد بگیری!!!!!!!!!!من:o
lمعلم زبانم:o.
صبح سر سحر بابام از سر میز پا شد
یهو می پره با دست نوک دماغمو می گیره،همچین کشید که هنوز درد میاد
می گم : واسه چی اینجوری می کنی؟
می گه : داشتم سر می خوردم خرطوم تو رو گرفتم سر نخورم.
اینم فک و فامیله ما داریم ؟
مامانم وقتی نماز میخونه با هر الله اکبر بلندی که میگه یه منظور داره
اون موقع من چک میکنم زیر گاز خاموش باشه، کسی در میزنه، چراغ جایی روشن نمونده باشه و…!
یه روز با وجود این که تمام اینا رو چک کرده بودم بازم الله اکبر ادامه داشت
وقتی نمازش تموم شد با عصبانیت گفت : مگه کوری نمی بینی گرممه میگم کولر رو روشن کن !!!
فیلم شب یلدا چندین سال پیش رو داشتیم نگاه میکردیم عموم هم با اهل و عیال آمده بود هیچی دیگه همینجوری که نگا میکردیم یکو دوربین عموم رو در حال دستبرد زدن به یخچال غافلگیر کرد
حالا این عموم از خجالت جلو بچش آب شد
دسته جمعی بش خندیدیم
عموم فک فامیله داره آیا؟
یه روز یه آدم مهم برای بازدید به یه تیمارستان رفته بوده موقع بازدید یکی از دیوونهها شروع می کنه به مسخره کردن طرف
یارو عصبانی می شه و میگه : تو خجالت نمی کشی ؟ من فلانی هستم !
در همین حین یه دیوونه دیگه از اون طرف میاد سراغش و میگه : غصه نخور ، تو هم خوب می شی اونی رو که اون گوشه نشسته می بینی ؟ وقتی اومد اینجا می گفت : من ناپلئون بناپارتم ! الان خوب شده ، تو هم خوب می شی !!!
سه تا نابغه میرن دزدی , صابخونه بیدار میشه
و دزدا میرن هر کدوم تو یه گونی قایم میشن
!صابخونه میاد و به گونی اول لگد میزنه..
صدای نون خشک در میاره! به دومی لگد میزنه ..
صدای گردو در میاره! به گونی سوم لگد میزنه …
هیچ صدایی در نمیاد..دویاره محکمتر لگد میزنه…
باز صدا نمیده!؟ دفعه سوم که لگد میزنه
نابغهه با عصبانیت میاد بیرون میگه
بابا ..آرده ، آرد ..آرد صدا نداره ! میفهمی
؟
وسط خل آباد یه چاهی بوده، هی ملت میافتادن توش،زخم و زیلی میشدن.
میان تو شهرداری یک جلسه برگذار میکنن که واسه این مشکل یک راه حلی پیدا کنن.
یکی از مهندسا پا میشه میگه: یافتم! ما یک آمبولانس میگذاریم بغل این چاه، هرکی افتاد توش رو سریع ببره بیمارستان.
ملت همه هورا میکشن..آفرین! ایول! دمت گرم!
یک مهندس دیگه پا میشه میگه: الحق که همتون نفهمید! آخه اینم شد راه حل؟!
ملت میگن، خوب تو میگی چیکار کنیم؟
یارو میگه: بابا تا اون آمبولانس طرف رو برسونه بیمارستان، که بدبخت جون داده. ما باید یک بیمارستان کنار این چاه بسازیم، که همه بهش سریع دسترسی داشته باشن!
ملت دیگه خیلی حال میکنن، کف میزنن سوت میکشن، که ایول بابا تو چه مخی داری!
یهو یه مهندس دیگه پا میشه میگه: الحق هرچی بهمون میگن خر، حقمونه! آخه این شد راه حل؟! این همه خرج کنیم یک بیمارستان بسازیم کنار چاه که چی بشه؟
مردم تعجب میکنن
،میگن: خوب تو میگی چیکار کنیم؟
یارو میگه: بابا این که واضحه، ما این چاهو پر میکنیم، میریم نزدیک یک بیمارستان یک چاه میزنیم!
وقتی یه دختر یه کم به خودش میرسه : اوه!
اوه ! ننه بابا داشت جمش می کردن!! اینا همش واسه جلب توجه دیگه!!! اینا
دنیا و آخرت ندارن که!!
وقتی یه پسر تیپ میزنه: چه پسر خوش پوشیه…هزار ماشاا… چه تیپی داره… میمیرن واسش دخترا