-
جوک روز مادر4
چهارشنبه 11 اردیبهشت 1392 23:19
چند روز دیگه روز ملی گلهاست روزت پیشاپیش مبارک… این رو برای همه گلهاى دنیا که عطرشون رو دوست دارى بفرست:من تو رو انتخاب کردم!
-
جوک روز مادر3
چهارشنبه 11 اردیبهشت 1392 23:17
پیشاپیش روز زن را به همه زجرکشان عالم هستی که جان و روح خود را برای تعلیم موجودات ناشناخته ای به نام مرد نثار میکنند تبریک میگویم.
-
جوک روز مادر2
چهارشنبه 11 اردیبهشت 1392 23:15
مرد آمد و دردی به دل عالم شد از روز ازل قسمت زنها غم شد در دفتر خاطرات حوا خواندم جانم به لب رسید تا آدم شد
-
جوک روز مادر1
چهارشنبه 11 اردیبهشت 1392 23:13
خداوند مرد را آفرید و به زنها قول داد مرد ایده آل را میتوان در هر “گوشه” زمین پیدا کرد و زمین را “گرد” آفرید تا گوشه نداشته باشد روز زن مبارک
-
ﺑﺎ ﻣﻦ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣﯿﮑﻨﯽ ؟
چهارشنبه 4 اردیبهشت 1392 19:52
. .ﺟﻤﻌﻪ ﺭﻓﺘﻢ ﮐﻮﻩ ﺩﺍﺩ ﺯﺩﻡ : . ـــ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣﯿﮑﻨﯽ ؟ . ﺑﻌــﺪ ﺷﻨﯿﺪﻡ : . …… ﺑـــــــــــــــــــﺎ ﻣـــــــــــــــــــــــــﻦ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣــــــــــــــــــــﯿﮑﻨـــــــــــــــــــــــﯽ؟ . ﺑــــــﺎ ﻣــــــــــﻦ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣـــــــــﯿﮑﻨـــــــــــــــﯽ؟ . ﺑـــﺎ ﻣــــــﻦ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣــــﯿﮑﻨـــــــﯼ؟ . ﺑـﺎ ﻣــــﻦ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣـــﯿﮑﻨــﯽ؟ ....
-
مگه من گدام؟!
چهارشنبه 4 اردیبهشت 1392 19:27
. کمدمو باز کردم میبینم چندتا از لباسای برادرم قاطی لباسامه . به مامانم میگم اینا چرا اینجاست؟ . میگه برادرت گفته اینا رو نمیخواد بدمش به مستحق!
-
رفقای شاگردای تنبل
چهارشنبه 4 اردیبهشت 1392 19:26
. بچه های دانشگا رو از روی محل نشستن سر کلاس طبقه بندی میکنم : ردیف اول : حال به هم زن ! . وسطی ها : یه سلام علیکی داریم ! . ته کلاس : دمشون گرم ! . اونایی که اصن کلاس نمیان : اینا رفیقمن ! .
-
مرده وارد میشود!
چهارشنبه 4 اردیبهشت 1392 19:24
. مرده زنده میشه و همه فرار می کنن. بعد از یکی دو دقیقه پررو داد می زنه: برگردید برگردید، نترسید، کشتمش !!!
-
مردان باهوش!
چهارشنبه 4 اردیبهشت 1392 19:23
. چرا زنان ، مردان باهوش را دوست دارند؟ بخاطر اینکه دو قطب غیر همنام همدیگر را می ربایند !…..
-
وکیلم؟
چهارشنبه 4 اردیبهشت 1392 19:22
. سر سفره عقد ، حاج آقا: آیا بنده وکیلم ؟ عروس: پـَـ نـَـ پـَـ متهمی !
-
مردا همه مثل همن!
چهارشنبه 4 اردیبهشت 1392 19:21
. آیا می دانستید که اون زنی که برای اولین بار عبارت “مردا همه مثل همه ن” رو به کار برد، یه زن چینی بود که شوهرشو تو بازار گم کرده بود؟
-
گوش پانسمان شده
چهارشنبه 4 اردیبهشت 1392 19:19
نامرد با گوش پانسمان شده داشته میرفت پررو ازش میپرسه خدا بد نده چی شده؟ میگه گوشم درد میکرد رفتم کشیدمش ! پررو می گه همین کارها رو میکنین که براتون حرف در میارن! لااقل پرش میکردی!
-
پــ ن پــ
چهارشنبه 4 اردیبهشت 1392 19:13
. اومده بودن خواستگاریم میگم من فعلا میخوام درس بخونم… . میگن یعنی حالا حالا ها طول میکشه؟ . میگم پ ن پ ده دیقه صب کن همین دو صفحه هم بخونم بعد !!!
-
غول آفتـــــــــــابه!
چهارشنبه 4 اردیبهشت 1392 19:06
. یه بار هم رفتم دست کشیدم رو آفتابه ، ازش یه غول اومد بیرون . بهم گفت آرزو کن . گفتم یه خونه میخوام , گفت خب من اگه خونه داشتم تو آفتابه میخوابیدم !!؟؟ . خیلی منطقی بود لامصب !
-
زندگی بیشتر
چهارشنبه 4 اردیبهشت 1392 19:03
مرد: راهی برای بیشتر زندگی کردن هست؟ دکتر: ازدواج کن.. مرد: کمکی هم میکنه؟ دکتر: نه ، ولی فکر زندگی بیشتر دیگه به ذهنت نمیاد!
-
نیوفولدر!
چهارشنبه 4 اردیبهشت 1392 19:02
یکی از آرزوهام اینه که سیستمی طراحی بشه که نیوفولدرها . با توجه به محتویاتشون خودشون واسه خودشون اسم انتخاب کنن ! . انصافا کار سختیه … دانشمندا هم که نشستن دارن انگری بردز بازی میکنن !
-
نان لواش
چهارشنبه 4 اردیبهشت 1392 18:58
نان لواش چیست؟! به آلیاژی از پلاستیک و آرد می گویند که در دمای مخصوصی پخت می شوند !
-
جوک : سربازی
چهارشنبه 4 اردیبهشت 1392 18:57
حیف نون پسرش میره سربازی بهش میگه : پسرم خوب کاراشونو یاد بگیر ، اومدی یه پاسگاه واست میزنم !
-
حسن آقا
شنبه 26 اسفند 1391 18:42
تازگیا که پسته کیلویی 60 تومن شده هرکی عید دیدنی میاد خونمون میگه : حسن آقا میلیونر شدی ؟
-
چیکار میکنی؟
دوشنبه 21 اسفند 1391 13:38
پسرک به پدرش گفت: پدر؟ پدر گفت : جان دلم؟ پسر گفت : بابایی اگه مامی بگه دلش درد میکنه چیکار میکنی؟ پدرش یه کم فکر کرد و گفت : خوب میبرمش دکتر پسر بچه گفت : مامی الان دلش درد میکنه پدر گفت : خوب میشه من الان خسته ام پسرم پسرک گفت : فهمیدم چیکار میکنی!
-
به شکلی دیگر...
دوشنبه 21 اسفند 1391 13:27
روزی مرد کوری روی پلههای ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده بود روی تابلو خوانده میشد: من کور هستم لطفا کمک کنید . روزنامه نگارخلاقی از کنار او میگذشت نگاهی به او انداخت فقط چند سکه د ر داخل کلاه بود.او چند سکه داخل کلاه انداخت و بدون اینکه از مرد کور اجازه بگیرد تابلوی او را برداشت ان را...
-
تست جالب
دوشنبه 21 اسفند 1391 13:24
یک شرکت بزرگ قصد استخدام یک نفر را داشت. بدین منظور آزمونی برگزار کرد که یک پرسش داشت. پرسش این بود: شما در یک شب طوفانی در حال رانندگی هستید. از جلوی یک ایستگاه اتوبوس میگذرید. سه نفر داخل ایستگاه منتظر اتوبوس هستند. یک پیرزن که در حال مرگ است. یک پزشک که قبلاً جان شما را نجات داده است. یک خانم/آقا که در رویاهایتان...
-
انتخاب شغل
دوشنبه 21 اسفند 1391 13:16
کشیشى یک پسر نوجوان داشت و کمکم وقتش رسیده بود که فکرى در مورد شغل آیندهاش بکند. پسر هم مثل تقریباً بقیه همسن و سالانش واقعاً نمیدانست که چه چیزى از زندگى میخواهد و ظاهراً خیلى هم این موضوع برایش اهمیت نداشت. یک روز که پسر به مدرسه رفته بود، پدرش تصمیم گرفت آزمایشى براى او ترتیب دهد.... به اتاق پسرش رفت و سه چیز...
-
راز خوشبختی!
دوشنبه 21 اسفند 1391 13:12
روزی یک زوج،بیست و پنجمین سالگرد ازداوجشان را جشن گرفتند.آنها در شهر مشهور شده بودند به خاطر اینکه در طول 25 سال حتی کوچکترین اختلافی با هم نداشتند.تو این مراسم سردبیرهای روزنامه های محلی هم جمع شده بودند تا علت مشهور بودنشون (راز خوشبختی شون رو) بفهمند. سردبیر میگه:آقا واقعا باور کردنی نیست؟ یه همچین چیزی چطور ممکنه؟...
-
زن و شوهرش
دوشنبه 21 اسفند 1391 13:10
شیوانا جعبهاى بزرگ پر از مواد غذایى و سکه و طلا را به خانه زنى با چندین بچه قد و نیم قد برد. زن خانه وقتى بستههاى غذا و پول را دید شروع کرد به بدگویى از همسرش و گفت: «اى کاش همه مثل شما اهل معرفت و جوانمردى بودند. شوهر من آهنگرى بود که از روى بىعقلى دست راست و نصف صورتش را در یک حادثه در کارگاه آهنگرى از دست داد و...
-
تنهایی ما دوتا
دوشنبه 21 اسفند 1391 13:08
مرد از راه می رسه ناراحت و عبوس زن:چی شده؟ مرد:هیچی ( و در دل از خدا می خواد که زنش بی خیال شه و بره پی کارش) زن حرف مرد رو باور نمی کنه: یه چیزیت هست.بگو! مرد برای اینکه اثبات کنه راست می گه .... لبخند می زنه زن اما "می فهمه"مرد دروغ میگه:راستشو بگو یه چیزیت هست تلفن زنگ می زنه دوست زن پشت خطه ازش می خواد...
-
مشکل کوچک و راه حل بزرگ!
دوشنبه 21 اسفند 1391 13:06
در یک شرکت بزرگ ژاپنی که تولید وسایل آرایشی را برعهده داشت ، یک مورد تحقیقاتی به یاد ماندنی اتفاق افتاد : شکایتی از سوی یکی مشتریان به کمپانی رسید . او اظهار داشته بود که هنگام خرید یک بسته صابون متوجه شده بود که آن قوطی خالی است. بلافاصله با تاکید و پیگیریهای مدیریت ارشد کارخانه این مشکل بررسی و ... دستور صادر شد که...
-
نظر ریاضیدان
دوشنبه 21 اسفند 1391 13:04
روزی از دانشمندی ریاضیدان نظرش را درباره زن و مرد پرسیدند. جواب داد:.... اگر زن یا مرد دارای ( اخلاق) باشند پس مساوی هستند با عدد یک =1 اگر دارای (زیبایی) هم باشند پس یک صفر جلوی عدد یک میگذاریم =10.... اگر (پول) هم داشته باشند دوتا صفر جلوی عدد یک میگذاریم =100 اگر دارای (اصل و نصب) هم باشند پس سه تا صفر جلوی عدد یک...
-
میرم بخوابــــــــــــم
دوشنبه 21 اسفند 1391 13:02
مامان و بابا داشتند تلویزیون تماشا می کردند که مامان گفت: "من خسته ام و دیگه دیر وقته، میرم که بخوابم". مامان بلند شد، به آشپزخانه رفت و مشغول تهیه ساندویچ های ناهار فردا شد، سپس ظرف ها را شست، برای شام فردا از فریزر گوشت بیرون آورد، قفسه ها را مرتب کرد، شکرپاش را پرکرد، ظرف ها را خشک کرد و در کابینت قرار...
-
گل صداقت
دوشنبه 21 اسفند 1391 12:59
دویست و پنجاه سال پیش از میلاد؛ در چین باستان؛ شاهزاده ای تصمیم به ازدواج گرفت. با مرد خردمندی مشورت کرد و تصمیم گرفت تمام دختران جوان منطقه را دعوت کند، تا دختری سزاوار را انتخاب کند. وقتی خدمتکار پیر قصر، ماجرا را شنید غمگین شد چون دختر او هم مخفیانه عاشق شاهزاده بود. دختر گفت او هم به آن مهمانی خواهد رفت. مادر گفت:...