سخنان ناب بزرگان و فرهنگ گمشده

سخنانی که دلسوزانه با ما حرف می زنند

سخنان ناب بزرگان و فرهنگ گمشده

سخنانی که دلسوزانه با ما حرف می زنند

جوک : هزارپا!

یه روز یه هزار پا از درخت میفته پایین

میگه : آخ پام پام پام پام پام …!

جوک : سالاد یا شامپو؟

به جانسون میگن برو استخر شیرجه بزن تو آب

بعدش بیا بالا شامپو ...... رو تبلیغ کن…

خلاصه میره بالا و شیرجه میزنه

ولی از بخت بد سرش می خوره به کف استخر…

بعد از یه مدت بالاخره میاد بالا

رو می کنه به دوربین ، میگه :

می خوام سالاد درست کنم !!!

جوک : پای درد دل نوزاد!

مادر محترم !

شصت پا وسیله ای است شخصی

که اختیارش رو دارم !

لطفاً هرگاه سعی در خوردن

شصت پای شما نمودم

گیر بدهید ! (پای درد دل نوزاد)

جوک : قطع برق!

بر اثر قطع برق در شهر دنی اینا

ده ها تن از همشهری های دنی

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

ساعت ها روی پله های برقی گیر کردن !!!

داستان طنز : نمی خوام برم مدرسه!!

صبح زود مادری برای بیدار کردن پسرش رفت

مادر : پسرم بلند شو. وقت رفتن به مدرسه است.

پسر : اما چرا مامان ؟ من نمی خوام برم مدرسه

مادر : دو دلیل به من بگو که چرا نمی خوای بری مدرسه ؟

پسر : 1- همه بچه ها از من بدشون می یاد

2- همه معلم ها از من بدشون می یاد

مادر : اُه خدای من ! این که دلیل نمی شه

زود باش تو باید بری به مدرسه

پسر : مامان دو دلیل برام بیار که چرا من باید برم مدرسه ؟

مادر : 1- تو الآن پنجاه و دو سالته

2- تو مدیر مدرسه هستی !!!

جوک : پای خوابالو!

چارلز پاش خواب میره

کفشاشو می دزدن !!!

جوک : بچه بعدی!

زن جوانی که اولین بچه اش را به دنیا آورده بود

به شوهرش میگه خوبه پوشک عوض کردن بچه رو امتحان کنی !

مرد میگه : من الآن کار دارم ، بعدی رو من انجام می دم

دفعه بعد که بچه خیس می کنه ، زنه به شوهرش میگه :

الآن می خوای پوشک عوض کردن بچه رو یاد بگیری ؟

مرده یه خورده نگاه می کنه بعد به زنش میگه :

منظورم پوشک بعدی نبود ، منظور بچه بعدی بود !!!

جوک : مار!

از جیمز می پرسن : نظرت راجع به مار چیه ؟

میگه : حیوون خیلی خوبیه !

اما حیف که همش دُمه !!!

جوک : دیوار!

جو : جرج چرا دستت شکسته ؟

جرج : دیروز روی یه دیوار بلند راه می رفتم

که یه دفعه دیوار تموم شد !!!

جوک : زن پر حرف!!

زن اولی : این مردها واقعاً خیلی لجوج و یک دنده‌ هستند !

زن دومی : چی شده ؟

زن اولی :‌ مثلاً‌ این شوهر من ، دیروز درست چهار ساعت براش توضیح دادم

آخرش هم قبول نکرد که نکرد !

زن دومی : خوب چی رو داشتی براش توضیح می‌دادی ؟

زن اولی :‌ این که من آدم پر حرفی نیستم !!!