معلم فلسفه یک صندلی می گذاره وسط کلاس
و به شاگردانش میگه : شما باید یک مقاله بنویسید
و در آن ثابت کنید که این صندلی وجود ندارد !
یکی از شاگردان دو کلمه می نویسه و ورقه شو می ذاره رو میزش
و بعد از اینکه معلم ورقه ها را تصحیح می کنه اون بهترین نمره رو می گیره!
می دونید چی نوشته بوده ؟
…
…
…
نوشته بوده : کدوم صندلی ؟!!!
لباس آقایان
از یارو میپرسن: میدونی آقایون لباساشون را چه طوری دسته بندی می کنند؟
میگه: معلومه، دو دسته. یکی لباسهای کثیف، دومی لباسهای کثیف اما قابل پوشیدن!
دیوونه خونه
یارو میره دیوونه خونه میبینه همه تو صف واستادن دارن
یکییکی تو یه سوراخه نگاه میکنن بعد دوباره میرن ته صف وامیسن. یارو
کنجکاو میشه ببینه تو سوراخه چه خبره، خودش هم میره تو صف وامیسه و تو
سوراخه رو نگاه میکنه هیچی نمیبینه، یه بار دیگه تو صف وامیسه بازم هیچی
نمیبینه،از یکی میپرسه: شما چی رو نگاه میکنین؟ من که هر چی نگاه میکنم
هیچی نمیبینم. یارو بهش میگه: برو بابا دلت خوشه! ما دو ساله داریم این تو
رو نگاه میکنیم هنوز هیچی نمیبینیم، تو میخوای با دو بار نگاه کردن چیزی
ببینی؟!
فکر بکر
امسال هرکی میومد خونه ما عید دیدنی، بهش می گفتم واااااای چقد چاق شدی...
طرفم از همون خونه ما شروع می کرد به رژیم گرفتن...
کلی به اقتصاد خانواده کمک کردم!
میگم تا حالا دقت کردین تو خونه یه سری وسایل هست که همیشه همه جا میبینیشون ؟ اما خدا اون روز رو نیاره که بهشون احتیاج پیدا کنی !!!یعنی کلا از چرخه هستی محو میشن
یه روز سه تا دیوونه رو می اندازن تو یه اتاق دو تاشون مى رقصن،
یکیشون هم میگه: سبز - آبى - قرمز ازش می پرسن چرا این جورى می گى؟
میگه من رقص نورم!