-
41 سال میگذرد
یکشنبه 12 خرداد 1392 22:23
روزی لویی شانزدهم در محوطه ی کاخ خود مشغول قدم زدن بود که سربازی راکنار یک نیمکت در حال نگهبانی دید ؛از او پرسید تو برای چی اینجا قدم میزنی و از چی نگهبانی میدی؟ سرباز دستپاچه جواب داد قربان من را افسر گارد اینجا گذاشته و به من گفته خوب مراقب باشم! لویی، افسر گارد را صدا زد و پرسید این سرباز چرا این جاست؟ افسر گفت...
-
خیلی خری
یکشنبه 12 خرداد 1392 22:21
علامه جعفری می گفت تو یکی از زیارتام که مشهد رفته بودم به امام رضا گفتم «یا امام رضا دلم میخواد تو این زیارت خودمو از نظر تو بشناسم که چه جوری منو می بینی نشونه شم این باشه که تا وارد صحنت شدم از اولین حرف اولین کسی که با من حرف می زنه من پیامتو بگیرم» گفتند وارد صحن که شدم خانممو گم کردم. اینور بگرد، اونور بگرد یه...
-
الکباب
یکشنبه 12 خرداد 1392 22:16
یارو میره دبی تو رستوران میگه: الکباب کباب براش میارن میگه: الپیاز پیاز براش میارن میگه: البرنج برنج براش میارن با غرور میگه چقدر خوبه آدم عربی بلد باشه گارسونه بهش میگه: اگه من ایرانی نبودم ال*گ*و*ز هم بهت نمیدادن !!
-
مخشو زدی
یکشنبه 12 خرداد 1392 22:16
یه خانومی واسه تولد شوهرش پیشنهاد داد که برن یه رستوران خیلی شیک وقتی رسیدن به رستوران , دربون رستوران گفت: سلام بهروز جان ... حالت چطوره ؟؟؟ زنه یه کم غافلگیر شد و به شوهره گفت : بهروز , تو قبلا اینجا بودی ؟؟ شوهر: نه بابا این یارو رو توی باشگاه دیده بودم ... وقتی نشستن , گارسون اومد و گفت : همون همیشگی رو بیارم ؟؟؟...
-
عوضـــــــــــــــی
یکشنبه 12 خرداد 1392 22:13
یارو میره رستوران سوپ بخوره سفارش میده ولی خیلی طول میکشه ، میبینه یکی اونور نشسته ، یه کاسه سوپ جولوشه و داره سیگار میکشه . میگه : جناب من عجله دارم ، سوپ شمارو بخورم، سوپ من که اومد مال شما ... سوپ رو که تا آخرش میخوره میبینه یه مارمولک خشکی تهش چسبیده ! ... هر چی خورده بود بالا میاره تو کاسه ! اون سیگاریه میگه : تو...
-
درد و دل دانش آموز تنبل با خدا
یکشنبه 12 خرداد 1392 22:13
پروردگارا سال گذشته هنگام امتحان خواستم تقلب کنم ، معلم از راه رسید ؛ رنگ از رخسارم پرید ؛ برگه امتحانی ام را گرفت و کشید و آن را از هم درید و چنان کشیده ای به صورتم کشید که برق سه فاز از چشمم پرید و صدایش را مادرم در خانه شنید ! الهی سوگند به بلندای درخت چنار و به ترشی رب انار ؛ ترحمی بنما بر این بنده بی مقدار ؛ ب ی...
-
بیا بشین
یکشنبه 12 خرداد 1392 22:10
یارو پدرش تو بستر مرگ بوده به پسرش می گه بیا بشین کنارم کارت دارم بعد یه چوب می ده دست پسرش. پسره هم که می خواسته ذکاوتش رو نشون بده قبل از حرف زدن پدرش چوب رو می شکنه. پدره سکته می کنه درجا می میره. مامانش می گه خاک تو سرت این نی از هفت نسل پیش دست به دست به پدرت رسیده بود! :|
-
ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯼ ﺣﺎﺿﺮ ﺟﻮﺍﺏ
یکشنبه 12 خرداد 1392 22:09
)))) ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﻪ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯾﯽ ﻭﺍﺳﻪ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻏﺬﺍ ﻣﯿﺮﻩ ﺳﻠﻒ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ . ﻭﻟﯽ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﻣﯿﺮﻩ ﺳﺮ ﻣﯿﺰ ﺍﺳﺎﺗﯿﺪ ﻭ ﺭﻭﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﻣﯿﺸﯿﻨﻪ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺑﻪ ﻏﺬﺍ ﺧﻮﺭﺩﻥ . ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﺻﺤﻨﻪ ﺭﻭ ﻣﯿﺒﯿﻨﻪ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﻣﯿﺸﻪ ﻭ ﻣﯿﮕﻪ : ﮔﺎﻭﻫﺎ ﺑﺎ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﻫﺎ ﺗﻮ ﯾﻪ ﺟﺎ ﻏﺬﺍ ﻧﻤﯿﺨﻮﺭﻥ . ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮﻧﺴﺮﺩ ﻣﯿﮕﻪ : ﺑﻠﻪ ﺩﺭﺳﺘﻪ ﻭﺍﺳﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﻣﻨﻢ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﻭ ﻣﯿﺮﻡ ﯾﻪ ﺟﺎ ﺩﯾﮕﻪ...
-
موسسه لاغری:
یکشنبه 12 خرداد 1392 22:03
مرد بخیلی به یک موسسه لاغری مراجعه کرد تا لاغر شود. منشی به او گفت بفرمایید در چه سطحی می خواهید ثبت نام کنید ؟ بخیل گفت : چه سطوحی دارید؟ منشی گفت : ما در اینجا در دو سطح ثبت نام می کنیم یکی در سطح ویک (ضعیف) و یکی در سطح پاور(قدرت) اگر سطح ویک را انتخاب کنید، مبلغ ثبت نام یک ساعت و یک دلار است و اگر سطح پاور را...
-
بستنى خالى
یکشنبه 12 خرداد 1392 22:02
در روزگارى که بستنى با شکلات به گرانى امروز نبود ، پسر١٠ سالهاى وارد قهوه فروشى هتلى شد و پشت میزى نشست . خدمتکار براى سفارش گرفتن سراغش رفت . پسر پرسید : بستنى با شکلات چند است؟ خدمتکار گفت : ٥٠ سنت پسر کوچک دستش را در جیبش کرد ، تمام پول خردهایش را در آورد و شمرد . بعد پرسید : بستنى خالى چند است ؟ خدمتکار با توجه...
-
تصادف:
یکشنبه 12 خرداد 1392 21:59
یک روز یک زن و مرد ماشینشون با هم تصادف ناجوری می کنه. بطوریکه ماشین هردوشون بشدت آسیب میبینه. ولی هردوشون بطرز معجزه آسایی جون سالم بدر می برن. وقتی که هر دو از ماشینشون که حالا تبدیل به آهن قراضه شده بیرون میان، رانندهء خانم بر میگرده میگه: - آه چه جالب شما مرد هستید!…. ببینید چه به روز ماشینامون اومده! همه چیز...
-
دیالوگ ماندگار
یکشنبه 12 خرداد 1392 16:48
من غلط بکنم ارشد شرکت کنم ! “دیالوگ ماندگار شب های امتحان”
-
نگاهی به افق
یکشنبه 12 خرداد 1392 16:48
تو این روزا اگه دیدین یه دانشجو نشسته یه نگاه به افق میکنه یه نگاه به گوشیش باز یه نگاه میندازه به افق باز به گوشیش بعد به افق خیره میشه بعد باز به گوشیش نگاه میکنه بعد به افق خیره میشه و تو افق نیست و نابود میشه بدونین داره با گوشیش معدلشو حساب میکنه ببینه مشروط میشه یا نه !
-
تا اون حد
یکشنبه 12 خرداد 1392 16:47
شما دانشجویین ؟ بعله !! درس هم میخونین ؟ نه دیگه تا اون حد !
-
کدوم ته ؟
یکشنبه 12 خرداد 1392 16:47
تو کلاس داشتم با دوستم پچ پچ میکردم استاد اومد با خط کش بهم اشاره کرد و گفت: تهِ این خط کش یه آدم ابله وجود داره… منم گفتم: استاد منظورتون کدوم تهشه…!؟ نمیدونم چی شد که اخراجم کرد !
-
واقعا دقت کردین ؟
یکشنبه 12 خرداد 1392 16:46
لذتی که در پیچوندن دروس و افتادن با فراغ بال و طیب خاطر هست، در حضور ۱۰۰% توی کلاس و پر کردن ۸برگ پشت و رو سر جلسه امتحان و ۲۰ شدن نیست ؟
-
شارژ اینترنت
یکشنبه 12 خرداد 1392 16:45
بابام اومده توی اتاقم میگه دخترم شارژ اینترنتت تموم شده؟ میگم نه ! میگه پس چرا داری درس می خونی؟
-
کلاس زبان در اوجـــــــــــ
یکشنبه 12 خرداد 1392 16:45
یه بار تو کلاس زبان نمره ترممو کامل گرفتم ! باس همونجا تو اوج خداحافظى میکردم
-
تموم میشـــــــی
یکشنبه 12 خرداد 1392 16:43
واقعا آدم وقتی امتحاناش تموم میشه احساس میکنه دوباره متولد شده ! من که همچین احساسی دارم شما رو نمیدونم ؟!
-
خواب آلودگی
یکشنبه 12 خرداد 1392 16:43
اگه توی اینترنت باشی توانایی اینو داری که، بدون احساس خواب آلودگی تا صبح بیدار باشی ، حالا کافیه ساعت ۱۰صبح از خواب بیدار شی ساعت ۱۱ کتاب بگیری دستت ، چنان پلکات سنگین میشه که انگار ۲ شبانه روزه نخوابیدی …
-
حذف
یکشنبه 12 خرداد 1392 16:42
با اینکه دوست ندارم سر به تنت باشه اما وقتی میگی : از صفحه ی چند تا چند حذف … دوست دارم پاشم وسط کلاس ماچت کنم مرسی معلم جونم
-
مطالب خنده دار شب امتحان
یکشنبه 12 خرداد 1392 16:41
مطالب خنده دار شب امتحان دقت کردین آدم وقتی همه سوالای امتحانو بلده، یه احساس دستپاچگی و هول شدن بهش دست میده ؟ اصن دستخط آدم از نستعلیق به میخی سومری تغییر حالت میده ! آدم دوست داره مثل قارچ خور از روی سوالا بپره و سریع پاسخنامه رو ببره بکوبه تو صورت مراقب ! حالا هیبت نفر اول بلند شدن و برگه رو تحویل دادن بماند
-
توهم خورده
یکشنبه 12 خرداد 1392 16:40
توهمی که هیچوقت عملی نشد : امروز از اینجا تا اینجا میخونم فردا بقیشو … و دیگر هیچ !
-
تقلــــب
یکشنبه 12 خرداد 1392 16:40
هر جا صحبت از « تقلــــــــــب » است نام درخشان « دانشجوی ایرانــــــــــی» می درخشد !
-
مـــعـــجـــزه
یکشنبه 12 خرداد 1392 16:39
یادش بخیر وقتی معلم برای درس پرسیدن، اسم بالایی یا پایینیمون رو میخوند حس معجزه بهمون دست میداد !
-
استاد نیومد
یکشنبه 12 خرداد 1392 16:38
یه چیز میگم امکان نداره دانشجو باشی و تایید نکنی : صبح بخوابی سر کلاس نری دوستات بگن استاد نیومد ای حال میده ، ای حال میده !
-
واردات جوهر
یکشنبه 12 خرداد 1392 16:37
من نمیدونم این اساتید چشونه ؟! خب عزیز من شما که داری ۹٫۵ میدی خب بده ۱۹٫۵ !! که چی مثلا ؟ یه ۱ مگه چقدر جوهر مصرف میکنه ؟ اصلا بیا پول جوهرشو خودم میدم ؟ فکر کنم به خاطر قیمت دلار باشه یا اینکه واردات جوهر ممنوع شده !
-
دقت کردین
یکشنبه 12 خرداد 1392 16:37
دقت کردین که بعضی امتحانارو با اعتماد به نفس و سینه ستبر میرین برای نمره ۲۰ ولی وقتی سوالارو میخونین چک میکنین که تا ۱۰ میتونین بنویسین یا نه ؟
-
جلسه آینده
یکشنبه 12 خرداد 1392 16:36
یعنی توی دبیرستان هیچ چیز بهتر از این نیست که معلم گفته باشه امتحان میگیرم بعد بیاد سر کلاس یکم درس بده و بگه امتحان ایشالا واسه جلسه آینده !! اونوقت این شادی رو بچه خرخونا خراب میکنن که هی میگن آخه ما خوندیم امتحان بگیرید و معلمم مجبور میشه امتحان بگیره!! خدا این جور آدما رو نصیب کلاسی نکنه! آقا فقط دبیرستان نیست !...
-
آقایــــون به چه چیزی افتخار میکنن؟؟
یکشنبه 12 خرداد 1392 16:34
1.به جورابهایی که سال به سال رنگ شستشو نمیبینه وبوش تا یک کیلومتری میاد 2.نمره 12ریاضی سال اول ابتدایی شون (تنها نمره قبولی در سالهای تحصیلی!) 3.کشتن جوجه پسر همسایه(آخه هرچی خواهش کردن بهشون نداده بوده) 4.در رفتن از زیر کتک های مامان (چون خیلی چالاک بودن!!) 5.پونز گذاشتن روی صندلی معلم(آخه نمره نمیداده وبا درسش حال...