بنده فوق لیسانس گند زدن دارم ، گرایش موقعیت های خطیر !
به بعضی ها باید گفت :
یکی از شرایط ناز کردن ، ناز بودنه !!!
همه همیشه میخوان که من کوتاه بیام …
منم میگم باشه اما کووو تا بیام !
عقل پرسید که دشواتر از مردن چیست ؟؟؟
عشق فرمود : دشواری ؟ دشواری نداریم ما اینجا …!
.
.
.
یه کم فکر کن....
.
.
.
بعضیام فک میکنن راهنمای ماشینشون عصای موساس !
راهنما رو که زدن دیگه میپیچن ، وظیفه بقیه هم اینه که شکافته بشن !
یارو تو خواب میبینه به یه گدا 1000 دلار داده وقتی بلند میشه میگه: عجب کابوسی بود !
یکى از حقایقى که باورش براى انسان سخته اینه که باور کنه واقعا شاید لازم باشه گاهى پاهاشو بشوره !
گاهی نمیتونم تشخیص بدم که من واقعا الان گشنمه یا فقط حوصلم سر رفته !
ﻣﻦ ﺍﮔﻪ میتونستم ﯾﻪ ﻣﯿﻮﻩ اختراع میکردم ﮐﻪ ﭘﻮﺳﺘﺶ ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﻧﺎﺭﻧﮕﯽ ﮐﻨﺪﻩ میشد ﻭ ﺗﻮﺵ ﻫﻢ ﺳﯿﺐ ﺯﻣﯿﻨﯽ ﺳﺮﺥ ﮐﺮﺩﻩ ﻣﺜﻞ ﺍﻧﺎﺭ ﺑﺎ ﻧﻈﻢ ﻭ ﺗﺮﺗﯿﺐ ﯾﮏ ﺟﺎ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﺎﺷﻦ !
یه مرضی هست که آدم پاهاشو میچسبونه به بخاری یا شوفاژ تا بسوزه بعد یهو بکشه کنار تا خوب بشه بعد دوباره بچسبونه !