آقای مجری: در خواست مون رو می تونیم با یه کلمه قشنگ بگیم. مثلا یه لیوان آب بخوایم چی می گیم؟ پسر خاله: خودمون می ریم آب می خوریم، برای بقیه هم میاریم. - نه، مثلا بخوایم بگیم این شیرینی رو به من بده … - خودمون بلند می شیم بر می داریم، به بقیه هم تعارف می کنیم. - نه، یه کلمه ای بگو که محبت شما رو به من نشون بده. - می خوای برم نون بگیرم؟ می خوای برم نفت بگیرم؟ آب بیارم؟ - نه نه … قبل از اینکه بگیم این شیرینی رو به من بده می تونیم یه کلمه قبلش بذاریم. بگیم:” عزیزم، ممکنه شیرینی رو به من بدی؟” -بله بفرما. بفرما. من خودم باید زودتر می فهمیدم شیرینی می خوای، بهت می گفتم. بفرمایین. بفرمایین.
. . سکوتِ اختیاری یک زن رو جدن بشکنید سکوتِ اختیاری یک مرد رو هرگز نشکنید به پدر و مادرتون هم که نیکی کنین ! همین
آیا میدانید : یک اتاق مرتب نشانه ای از کامــپیوتر خــراب یا اینترنتی قطع شده میباشد !
ﺧﺎﻧﻪ ﭼﯿﺴﺖ؟
ﺧﺎﻧﻪ ﻭ ﺑﻘﯿﻪ ﻟﻮﺍﺯﻡ ﺩﺭﻭﻥ ﺍﻭﻥ ﺯﺍﺋﺪﻩ ﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﮐﺎﻣﭙﯿﻮﺗﺮ ﺭﻭ ﻓﺮﺍﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻧﺪ..:))
یه وقتایی لازمــه از گوشیمون بشنویم “مشترک مورد نظر آدم نمیباشد … لـــطفا قطع کنید”!
زن رفیقم حامله بود … یه روز رفتم پیش رفیقم دیدم پکره ! بهش گفتم چته ؟
گفت جواب سونوگرافی زنم اومده …
گفت م: خب؟
گفت : بچه دختره …
گفتم : این که ناراحتی نداره
گفت : دختر اینجا دردسره …
گفتم : چرا؟
گفت : یه روزی یکی دلشو میشکونه و اینا به کنار
ولی پارک دوبلوشو چیکار کنم ؟
منم زدم زیر گریه و گفتم : اشکال نداره داداش خدا بزرگه …
از یه اسب میپرسن چرا هر کس تورو میبینه سوارت میشه؟
اون اسب جواب نداد. سرشو انداخت پایین و هیچی نگفت.
میدونید چرا؟؟؟
چون اسبا نمیتونن حرف بزنن.
نه واقعا انتظار داشتین اسبها حرف هم بزنن؟:|
آموزگار: وقتی بزرگ شی چه میکنی ؟
شاگرد: عروسی
آموزگار: نخیر منظورم اینه که چی میشی ؟
شاگرد: داماد ... ...
آموزگار: او ه ه ،منظورم اینه وقتی بزرگ شی چی بدست میاری ؟ شاگرد: زن
آموزگار: احمق ، وقتی بزرگ شی برای پدر و مادرت چه میکنی ؟
شاگرد: عروس میگیرم
آموزگار: لعنتی ، پدر و مادرت در آینده از تو چی میخواهند ؟
شاگرد : نوه...!
آموزگار: دیــــــــوانه منظورم اینه که شغلت چه میشه؟
شاگرد :ازدواج !!!