یه بار بابام گفت برو چایی بریزمنم گفتم تو نزدیک تری به آشپزخونه. برو بریز بیار بخوریمپاشد رفت اون سر پذیرایی نشست گفت حالا تو نزدیک تری. برو بریز بیار بخوریم.