یکی از دوستای مهد دخترخالم(پسر!) زنگ زد بهش ک با هم صحبت کنن!(5
سالشونه) دخترخالم هم نامردی نکرد رفت تواتاق دروبست شروع کرد حرف زدن
درباره ی آیندشون!
وقتی اومد بیرون بهش میگم چی داشتین میگفتین؟؟
با یه حالت خاصی گف: عـــه به تو چـه؟؟ خـصـوصــی بـــود....!!
ما تا 10 سالگی تو دسشویی مورچه گیر مینداختیم،نجات میدادیم(!)اونوخ اینا..!!!
ینی در اوج ناباوری تف کرد تو شخصیتم...
:((