داییم سرما خورده بود پتو انداخته بود رو سرش خالم بهش میگه:
داداش تو اگه دختر میشدی میترشیدی هااا !!!
داییم هم گفت نترس مامان منم عین شماها قالب میکرد به یه نفر ! اون کارشو خوب بلده !!!
بابام و شوهر خالم تا دو ساعت داشتن هلیکوپتری میزدن !